پادکست معرفی خدمات شرح وظایف مدیرعامل
چطور میتونیم کمکت کنیم؟!
مزیت مشاوره و کوچینگ
مشاوره حضوری هدیه
سنجش کارایی برای کسب و کار
آموزش اختصاصی
آموزش برای مدیر و پرسنل
بازگشت وجه
در صورت نرسیدن به اهداف
سیستم سازی
رشد بیدغدغه فروش و پرسنل
نظرات کاربران
شرح وظایف صاحب کسب و کار، مدیر بیزینس
فهرست مطالب:
کسب و کار در ایران به عموما با روش های سنتی و تجربی مدیریت میشود و با توجه به تغییرات در تمام سطوح مختلف در دنیا از جمله اقتصاد، تکنولوژی و… از همین رو در دراز مدت هم برای صاحب و کار فرسایشی و شده و هم با آسیب های جدی در کسب و کار رو به رو میشویم. امروزه صاحب یک کسب و کار باید علاوه بر تجربه از علم بیزینس نیز برخوردار باشد اما با توجه به سرعت رشد و تغییرات صاحب کسب و کار نمیتواند دائما در حال دیدن آموزش باشد از همین رو باید هر صاحب کسب و کار 3 فعالیت کلیدی در کسب و کار به عنوان شرح وظایف مدیر که بخشی از شرح وظایف پرسنل یک کسب و کار شناخنه میشود، انجام دهد دراین مقاله به 3 فعالیت کلیدی صاحب کسب و کار اشاره خواهیم داشت و در ادامه به مباحث سرعت بخشیدن و کاهش ریسکهای آن میپردازیم با آلفا بیزینس همراه باشید:
3 فعالیت کلیدی که صاحب کسب و کار باید انجام دهد چیست؟
صاحب کار یا کسب و کار مسئولیتهای متعددی در مدیریت و اداره کسب و کار دارد، اما میتوان سه فعالیت کلیدی زیر را به عنوان مسئولیتهای اصلی صاحب کار در نظر گرفت:
- تحلیل و بررسی دیتا
- تعیین چشم انداز و استراتژی
- کنترل و نظارت بر اجرای استراتژی
در ادامه به توضیح هر یک از این موارد خواهیم پرداخت.
تجزیه و تحلیل اطلاعات بیزینس چیست و صاحب کسب و کار چطور باید تجزیه و تحلیل اطلاعات را انجام دهد؟
تجزیه و تحلیل اطلاعات بیزینس (Business Intelligence) به معنای فرایند جمعآوری، تحلیل، و تفسیر دادههای کسب و کار است تا به اطلاعات مفید و قابل استفاده برای تصمیمگیری و ارتقاء عملکرد کمک کند. در واقع، این فرآیند به صاحب کسب و کار امکان میدهد تا از دادههای خود به بهترین شکل ممکن استفاده کند و تصمیمات استراتژیک را بر اساس اطلاعات قابل اطمینان بگیرد.
صاحب کسب و کار برای انجام تجزیه و تحلیل اطلاعات بیزینس میتواند از روشها و ابزارهای مختلف استفاده کند. در زیر تعدادی از مراحل و روشهای اساسی برای انجام تجزیه و تحلیل اطلاعات بیزینس ذکر شده است:
- جمعآوری دادهها: اولین مرحله در تجزیه و تحلیل اطلاعات بیزینس، جمعآوری دادههای مربوط به کسب و کار است. این دادهها ممکن است شامل فروش، مالیات، موجودی، فعالیتهای مشتریان، و سایر اطلاعات مرتبط با عملکرد کسب و کار باشد.
- تمیز کردن و تبدیل دادهها: برای انجام تجزیه و تحلیل دقیق، دادهها باید تمیز شوند و به فرمتهای قابل تحلیل (مانند جداول یا نمودارها) تبدیل شوند. این شامل حذف دادههای تکراری، تصحیح اشتباهات، و تبدیل دادههای نامناسب به دادههای استفادهپذیر میشود.
- تحلیل دادهها: در این مرحله، صاحب کسب و کار باید به کمک ابزارهای تحلیلی مناسب (مانند نرمافزارهای آماری و تجزیه و تحلیل داده) دادهها را تحلیل کند. این شامل استفاده از روشهای مختلف آماری، مدلسازی پیشبینی، و تحلیل محتوای دادهها (مانند روشهای معمول متنکاوی) است.
- استخراج اطلاعات کلیدی: در این مرحله، صاحب کسب و کار باید اطلاعات مفید و کلیدی را از دادههای تحلیل شده استخراج کند. این شامل شناسایی الگوها، روابط، و ترندهای مهم در دادهها است که به تصمیمگیری استراتژیک کمک میکند.
- گزارشدهی و ارائه اطلاعات: نهایتاً، صاحب کسب و کار باید اطلاعات و یافتههای خود را به شکل گزارشهای قابل درک و مفید برای خود و تیم مدیریتی خود ارائه دهد. این گزارشها میتوانند شامل نمودارها، جداول، و تحلیلهای توضیحی باشند که به تصمیمات استراتژیک کمک کنند.
برای انجام این مراحل، صاحب کسب و کار میتواند از ابزارهای نرمافزاری مدیریت دادهها و تجزیه و تحلیل مانند Microsoft Excel، Tableau، Power BI، و SPSS استفاده کند. همچنین، مهم است که صاحب کسب و کار دقت کافی را در انتخاب دادهها، استفاده از روشهای تحلیلی معتبر، و تفسیر صحیح نتایج داشته باشد تا از اطلاعات بهترین استفاده را برای بهبود عملکرد کسب و کار خود ببرد.
تعیین استراتژی بیزینس چیست و صاحب کسب و کار چطور باید تعیین استراتژی را انجام دهد؟
تعیین استراتژی بیزینس به معنای تعیین راهبردها، اهداف، و اقدامات کلیدی است که یک صاحب کسب و کار برای دستیابی به اهداف و رشد موفقیتآمیز کسب و کار خود در نظر میگیرد. استراتژی بیزینس باید بازتابی از ماموریت، اهداف، و شرایط محیطی کسب و کار داشته باشد و به صاحب کسب و کار کمک میکند تا راهی مطمئن و کارآمد برای پیشبرد کسب و کار خود انتخاب کند.
در زیر مراحلی برای تعیین استراتژی بیزینس و نحوه انجام آن توضیح داده شده است:
- تحلیل محیط کسب و کار:
– صاحب کسب و کار باید ابتدا محیط داخلی و خارجی کسب و کار خود را به دقت تحلیل کند. این شامل شناخت نقاط قوت، ضعفها، فرصتها، و تهدیدهای (SWOT) کسب و کار، تحلیل محیط عمومی (اقتصادی، فناوری، قانونی، اجتماعی، و غیره)، و تحلیل صنعت و رقبا میشود.
- تعیین ماموریت و اهداف:
– بر اساس تحلیل محیط کسب و کار، صاحب کسب و کار باید ماموریت و اهداف کلان کسب و کار خود را مشخص کند. ماموریت نشاندهنده هدف اصلی و علایق کلی کسب و کار است، در حالی که اهداف کلان نشاندهنده اهداف محدود و قابل اندازهگیری برای دستیابی به ماموریت هستند.
- تحلیل موقعیت کنونی:
– صاحب کسب و کار باید وضعیت کنونی کسب و کار خود را مورد بررسی دقیق قرار دهد. این شامل بررسی عملکرد مالی، بازارهدف، محصولات و خدمات ارائه شده، روابط با مشتریان، وضعیت منابع انسانی، و سایر عوامل مؤثر در کسب و کار است.
- تعیین استراتژیهای کلان:
– با توجه به ماموریت، اهداف، و تحلیل موقعیت کنونی، صاحب کسب و کار باید استراتژیهای کلان (یا استراتژیهای اصلی) را تعیین کند. این استراتژیها باید شامل راهبردهای عمومی برای دستیابی به اهداف کلان باشند، مانند استراتژیهای رشد، استراتژیهای ورود به بازار جدید، استراتژیهای توسعه محصولات، و غیره.
- تعیین اقدامات عملیاتی:
– در این مرحله، صاحب کسب و کار باید اقدامات عملیاتی و اجرایی را برای اجرای استراتژیهای کلان تعیین کند. این شامل تعیین برنامههای عملیاتی، تخصیص منابع (مالی، انسانی، فنی)، و تعیین مسئولیتها و زمانبندی اجرا است.
- پیگیری و ارزیابی:
– نهایتاً، صاحب کسب و کار باید عملکرد استراتژیهای خود را پیگیری و ارزیابی کند. این شامل اندازهگیری و مقایسه عملکرد واقعی با اهداف تعیین شده، شناسایی نقاط قوت و ضعف در اجرای استراتژیها، و انجام تغییرات و بهبودهای لازم است.
صاحب کسب و کار میتواند از ابزارهای مختلفی برای تعیین استراتژی بیزینس استفاده کند، از جمله جلسات استراتژیک، تحلیل SWOT، تحلیل PESTEL، ماتریس موقعیت رقابتی (BCG Matrix)، و غیره. همچنین، مشورت با متخصصان و مدیران مجرب نیز میتواند در تعیین استراتژی موثر کمک کند. انتخاب استراتژیهای مناسب و اجرای موفق آنها از عوامل کلیدی موفقیت کسب و کار است.
کنترل و نظارت بر نیروی انسانی چیست و صاحب کسب و کار چطور باید کنترل و نظارت را انجام دهد؟
کنترل و نظارت بر نیروی انسانی در کسب و کار به معنای مدیریت عملکرد، توسعه، و ارتقاء کارکنان است تا به بهبود عملکرد و کارایی کل سازمان کمک کند. این فرایند شامل تعیین استانداردها، اندازهگیری عملکرد، ارائه بازخورد، توسعه مهارتها، و حفظ رضایت کارکنان است. در زیر مراحلی برای کنترل و نظارت بر نیروی انسانی و نحوه انجام آن توضیح داده شده است، قابل ذکر است کلیات این بخش توسط مدیر تعیین و توسط واحد منابع انسانی به عنوان شرح وظایف منابع انسانی مشخص و اجرا میشود:
- تعیین استانداردها و اهداف:
– ابتدا، صاحب کسب و کار باید استانداردها و اهداف کلان را برای عملکرد نیروی انسانی تعیین کند. این استانداردها شامل عملکرد، کیفیت کار، حضور و غیاب، و سایر معیارهای مرتبط با عملکرد کارکنان میشود.
- اندازهگیری و ارزیابی عملکرد:
– برای کنترل و نظارت بر نیروی انسانی، صاحب کسب و کار باید عملکرد کارکنان را منظم اندازهگیری و ارزیابی کند. این ممکن است شامل بررسی دورهای عملکرد، بررسی توانمندیها و مهارتها، و ارزیابی تطبیق عملکرد با استانداردهای تعیین شده باشد.
- ارائه بازخورد و توسعه فردی:
– صاحب کسب و کار باید بازخورد مستمر به کارکنان ارائه دهد و در مورد عملکرد آنها با آنها بحث کند. این شامل شناسایی نقاط قوت و ضعف، توسعه مهارتها، و تعیین طرحهای آموزشی و توسعه فردی است.
- مدیریت حضور و غیاب:
– برای کنترل بهینه نیروی انسانی، صاحب کسب و کار باید حضور و غیاب کارکنان را نظارت کند و اقدامات لازم را برای مدیریت آنها انجام دهد. این شامل تعیین سیاستها و قوانین حضور و غیاب، مدیریت مرخصیها و تأخیرها، و پیگیری نظامی حضور و غیاب است.
- ارتقاء رضایت و انگیزه کارکنان:
– صاحب کسب و کار باید به منظور حفظ و ارتقاء رضایت و انگیزه کارکنان، اقدامات مورد نیاز را انجام دهد. این شامل ایجاد فرهنگ سازمانی مناسب، ارائه پاداش و تشویق، فرصتهای پیشرفت شغلی، و حل مشکلات عملیاتی مرتبط با کارکنان است.
- مدیریت تغییرات و بهبودها:
– در نهایت، صاحب کسب و کار باید به منظور بهبود مستمر عملکرد و کارایی، تغییرات لازم را اعمال کرده و فرآیندهای بهبود را مدیریت کند. این شامل شناسایی نیازها و مشکلات، ارائه پیشنهادات بهبود، و اجرای تغییرات مورد نیاز در سازمان است.
برای انجام این فرآیندها، صاحب کسب و کار میتواند از ابزارها و سیستمهای مدیریت منابع انسانی (HRM) استفاده کند، از جمله نرمافزارهای مدیریت عملکرد (Performance Management)، سیستمهای حضور و غیاب، و ابزارهای ارتباطی داخل سازمان. همچنین، برقراری ارتباط منظم با تیمها و مدیران عملیاتی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است تا به کنترل و نظارت بهتر بر نیروی انسانی بپردازد.
کوچ و منتور چطور میتواند در تجزیه و تحلیل اطلاعات، تعیین استرتژی و نطارت و کنترل به صاحب بیزینس کمک کند؟
کوچ و منتور به عنوان مشاور کسب و کار از اهمیت بالایی برای صاحبان کسب و کار برخوردار هستند، زیرا این افراد تخصص و تجربه لازم را در زمینههای مختلف دارند و میتوانند با راهنمایی و مشاورهشان، به بهبود عملکرد و ارتقاء کسب و کار کمک کنند. در زیر به بررسی نقش کوچ و منتور در تجزیه و تحلیل اطلاعات، تعیین استراتژی، نظارت و کنترل میپردازیم:
- در تجزیه و تحلیل اطلاعات:
– کوچ و منتور میتوانند با ارائه روشها، تکنیکها و ابزارهای مورد نیاز، به صاحب کسب و کار کمک کنند تا به بهترین شکل ممکن اطلاعات کسب و کار خود را تحلیل کند. این شامل ارائه راهنمایی در استفاده از ابزارهای تحلیل داده، تفسیر نتایج تحلیل، و شناسایی الگوها و روابط مهم در دادهها میشود.
- در تعیین استراتژی:
– کوچ و منتور با بررسی موقعیت کنونی کسب و کار و شناخت نیازها و اهداف صاحب کسب و کار، میتوانند در فرآیند تعیین استراتژی به عنوان مشاوران ارزشمند حضور داشته باشند. آنها میتوانند با ارائه راهکارها و گزینههای مختلف، به صاحب کسب و کار کمک کنند تا استراتژیهای مناسب و قابل اجرا را تعیین کند.
- در نظارت و کنترل:
– کوچ و منتور میتوانند با ارائه بازخورد مستمر و ارزیابیهای عملیاتی، به صاحب کسب و کار در نظارت و کنترل بهتر بر عملکرد و فعالیتهای نیروی انسانی کمک کنند. آنها میتوانند به صاحب کسب و کار راهنمایی کنند تا روشهای بهبود عملکرد، مدیریت حضور و غیاب، ارتقاء مهارتها، و بهبود فرآیندها را اجرا کند.
- در ارتقاء مهارتها و توسعه فردی:
– کوچ و منتور میتوانند با ارائه برنامههای آموزشی و توسعه فردی مناسب، به کارکنان کمک کنند تا مهارتها و تواناییهای خود را بهبود دهند. این به نوبه خود باعث ارتقاء عملکرد کلی سازمان میشود.
- در مدیریت تغییرات و بهبودها:
– کوچ و منتور میتوانند با ارائه راهنمایی و مشاوره در مورد تغییرات مورد نیاز و اجرای بهبودها، به صاحب
کسب و کار کمک کنند تا بهبود مستمر و پیشرفت در سازمان خود را تحقق بخشدند.
در کل، نقش کوچ و منتور بسیار مهم است و با ارائه راهنماییهای موثر و متناسب با نیازهای صاحب کسب و کار، میتوانند به بهبود عملکرد و کارایی سازمان کمک کنند و در فرآیندهای تحلیل اطلاعات، تعیین استراتژی، نظارت و کنترل نقش اساسی داشته باشند.
جمع بندی
در این مقاله خواندیم که 3 فعالیت کلیدی و شرح وظایف صاحب کسب و کار شامل تجزیه و تحلیل اطلاعات، تعیین استراتژی و نظارت و کنترل است. با توجه به تغییرات روز افزون جامعه جهانی و توسعه آن صاحب کسب و کار اگر این 3 فعالیت را به عنوان الویتهای خود قرار ندهد رفته رفته از صاحب کسب و کار به پرسنل کسب و کار خود تبدیل میشود و در نهایت منجر به شکست کسب و کار میشود همچنین شما میتوانید با ارتباط با آلفا بیزینس و دریافت مشاوره در این راستا چالشهای خود را مطرح کرده و بهترین راهنمایی را در رفع آن دریافت کنید.